سفارش تبلیغ
صبا ویژن

84/12/13
10:29 عصر

همسران رضاخان

بدست سید عبدالمجید زواری در دسته

  مقالات و تحقیقات مجید زواری

همسران رضاخان

نوشته: سید عبدالمجید زواری – دانشجوی روابط بین الملل

منبع: باشگاه اندیشه 18/5/1383

رضا خان  در 24 اسفند 1256 در سواد کوه مازندران متولد شد.  همسر اول رضا خان دختر عمویش تاجماه یا مریم نام داشت که در سال 1281 ق به عقد وی درآمد. اما این ازدواج دیری نپائید و با تولد اولین فرزند، شمع وجود تاجماه خاموش گشت و رضا با دختری که فاطمه نام گرفت و بعدها به همدم السلطنه ملقب گشت تنها شد. پس از این موضوع چند سالی رضا تنها به امور لشکرکشی می پرداخت تا اینکه تصمیم به وصلت با خانواده تیمورخان میرپنج گرفت. تیمور خان آیرملو از خاندان مهاجر و از خوانین بزرگ بود که سالهای سال در سوادکوه  مازندران اقامت داشت و با خانواده پدری رضاخان آشنا بود. او دارای مقام بالای میرپنجی (سرهنگی) در دستگاه قزاقخانه بود و برای افسر ساده ای چون رضاخان خویشی با خاندان میرپنج آیرملو افتخاری بزرگ و مایه ترقی بود. تیمور خان نیز از شخصیت قلدرمابانه رضاخان خوشش می آمد چرا که آینده او را درخشان میدید.

بدین ترتیب تاج الملوک آیرملو در 15 رجب 1294 ش در سن 24 سالگی یا به قولی 18 سالگی به عقد رضا خان در آمد.

در 4 آبان 1296 ش نخستین فرزندشان خدیجه، چشم به جهان گشود. او که بعدها به شمس الملوک ملقب گشت فرزند محبوب پدر شد و تا پایان عمر رضاخان مورد محبت بی دریغ وی قرار گرفت. دو سال بعد در سال 4 آبان 1298 تاج الملوک فرزندانی به دنیا آورد که نقش بسیار حساسی در تاریخ این مرز و بوم ایفا نمودند. این فرزندان که یک پسر و یک دختر بودند به فاصله پنج ساعت از یکدیگر به دنیا آمدند. فرزند پسر محمد رضا و فرزند دختر زهرا نام گرفت که بعدها به اشرف الملوک ملقب گشت.

همزمان با پیشرفتهای سیاسی و نظامی رضاخان (سردارسپه)، ازدواج وسیله ای برای پیمودن پله های ترقی گشت و فرد گمنامی که خود را در یک قدمی صدارت و پادشاهی می دید از طریق انتصاب با خاندان های اصیل، خواهان ایجاد وجهه ای نیک در بین مردم شد. به همین دلیل ترفند ازدواج های سیاسی به کار گرفته شد و رضاخان که در آن هنگام وزیر جنگ بود در صدد ازدواج مجدد برآمد. کلیه خاندان های محترم قاجاری مورد بررسی قرار گرفتند تا اینکه در نهایت قمر الملوک ( توران) نوه مهدی قلی خان مجد الدوله از شاهزادگان قاجاری انتخاب گشت.

مقالات و تحقیقات مجید زواری

 

قمر الملوک ( ملکه توران)

پس از موافقت خانواده عروس در روز عید غدیر مراسم عقد کنان درحالی که توران هفده ساله و رضاخان چهل و هفت ساله بود صورت گرفت (1300). ازدواج مجدد سردار سپه که به دور از چشم تاج الملوک صورت گرفته بود، آتش کینه و انتقام را در او بر انگیخت و او را به رقابتهای خانوادگی و سپس درباری کشاند.

هنگامی که تاج الملوک از این اقدام خودسرانه شوهرش مطلع گشت، در انتظار فرزند چهارم خود بود. وی به محض اطلاع از ازدواج مجدد رضاخان به مخالفت شدیدی دست زد و کار را به توهین لفظی و حضوری کشاند و توران را که زنی زیبا و در روزگار خود از جمله زنان تحصیل کرده به حساب می آمد سخت در فشار قرار داد. توطئه ها و دسیسه چینی های تاج الملوک از یک سو، بد خلقی و بد اخلاقی رضاخان از سویی دیگر، توران دختر جوان اشرافی را که به اجبار تن به این ازدواج داده بود عاصی نمود و به تدریج روابط زن و شوهر را تیره نمود. روزی رضاخان وارد خانه شد و به توران تکلیف کرد که چکمه های او را از پایش در آورد. توران که چنین انتظاری نداشت، با تندی گفت: من در منزل پدرم هم چنین کاری نکرده ام! رضاخان هم با تندی می گوید پس برو منزل پدرت! توران هم همان ساعت با اجاره درشکه ای گریه کنان به منزل پدرش رفت و تمام مدت بارداری را در منزل پدرش بسرآورد. رضاخان هرگز به دنبال توران نرفت و تا پایان سلطنت و اعزام به موریس راضی به دیدار او نشد. تنها لطف رضاشاه در مورد توران، اجازه نگهداری از فرزند (شاهپور ) بود. لطفی که هر آن قابل فسخ بود. قابل توجه آنکه رضاشاه هرگز توران را طلاق نگفت و همچنان توران در حباله نکاح او بود ولی روابطی با هم نداشتند. توران پس از جدایی از رضاشاه یعنی طی 21 سال در میان دیوارهای قصر سلطنتی و در میان آزار و اذیت های فراوان همسران دیگر شاه ( تاج الملوک و عصمت) محبوس ماند تا اینکه پس از وفات رضاشاه و اتمام عده وفات از انزوا به در آمد و مجددا ازدواج نمود.

بدنبال جدایی توران از رضاشاه، توران که مورد بی مهری شدید رضاشاه قرار گرفته بود، خود را تحت حمایت تاج الملوک قرار داد تا از نفوذ و قدرت او در دربار استفاده کند. از آنجاییکه تنها عامل ارتباط توران با دربار وجود فرزندش بود و این ارتباط هر آن می توانست به نوعی فسخ شود، بنابراین تنها چاره این بود که توران خود را تحت حمایت فردی قوی قرار دهد و این فرد کسی جز تاج الملوک نبود. او تنها کسی بود که درخواست هایش بلافاصله اجابت می شد و سخنانش مورد قبول رضاشاه قرار می گرفت. تاج الملوک نیز در ازای جدایی توران از شوهرش حاضر به پرداخت چنین بهایی بود. او به عنوان یگانه تکیه گاه توران در دربار رفتارهای متناقض داشت اما در کل از توران حمایت می کرد و دخترانش شمس و اشرف نیز با توران روابطی مسالمت جویانه داشتند و در اکثر مجالس از او دعوت به عمل آورده و او را در کنار خود پذیرا می شدند. امری که هیچگاه در مورد همسر سوم رضا شاه (عصمت الملوک) انجام نشد.

مقالات و تحقیقات مجید زواری

 

عصمت الملوک (مادر عبدالرضا.احمد رضا.حمید رضا و فاطمه پهلوی)

قدرت نمایی تاج الملوک در برابر رضاخان و شکست ازدواج دوم او با توران امری نبود که شخصیت قلدرمابانه رضاخان را وادار به تسلیم نماید. بدین گونه رضاخان تنها شش ماه بعد از ترک توران به دلیل کسب اعتبار بیشتر در جامعه، دختر یکی دیگر از خاندان های قاجاری را انتخاب نمود و به عقد خویش در آورد. این دختر، عصمت الملوک دختر غلامعلی مجلل الدوله دولتشاهی از رجال و معاریف بزرگ عصر قاجار و بانو مبتهج الدوله بود که در هیجده سالگی در روزگاری که رضاخان سردار سپه تازه به ریاست وزرا رسیده بود به عنوان چهارمین همسر و دومین زن او از سلسله قاجار انتخاب گشت. عصمت الملوک، آخرین و محبوب ترین همسر رضاشاه بود. سادگی و حرف شنوی او باعث شد که این محبوبیت همچنان تا آخر عمر رضاشاه حفظ شود. این توجه ویژه شاه نسبت به او حسد تاج الملوک را برمی انگیخت و درگیری هایی را پدید آورد.

 

نفوذ و قدرت ملکه (تاج الملوک) در دربار:

با وجود همسران متعدد رضاخان در دربار، تاج الملوک به دلیل داشتن سمت مادری ولیعهد از مقام ویژه ای برخوردار بود و در واقع ملکه اصلی به حساب می آمد. به طوری که رضاخان با وجود مشغله های فراوان در دوران حکومتش و عدم دقت کافی برای سرکشی به زنان خانواده، همواره حالت قدردانی و تشکر نسبت به تاج الملوک داشت و با وجود اذیت و آزارهای بسیار او و اعتراضات همسران دیگرش به ویژه عصمت با او مدارا می نمود.

شایان ذکر است که شخصیت مردسالارانه رضاشاه و نفوذ ناپذیریش موجب می شد که اختلافات زنان و مسائل بین آنها فقط در دربار و در حد مسائل زنانه باقی بماند و به مسائل جاری کشور کشیده نشود. امری که بعد از شهریور 1320 و خروج رضاشاه از ایران از بین رفت و اقتدار پنهان زنان دربار پهلوی را آشکار نمود. محمد رضا در خاطرات خود راجع به تاج الملوک می گوید: مادرم قطعا زنی بسیار با شخصیت بود. بین او و پدرم همه چیز به راحتی پیش نمی رفت. اوکسی نبود که خود را تسلیم کند و استقلال خود را حفظ می کرد. شاید یکی از دلایلی که آنها نتوانستند یکدیگر را درک کنند این بود که مادرم به تنهایی در خانه دیگری زندگی میکرد.

همچنین اشرف طی اشاره کوتاهی در خاطراتش می گوید: مادرم، تاج الملوک از نظر جسمی درست نقطه مقابل پدرم بود. زنی کوتاه قد و ظریف با موی بور و چشمان سبز، قدش به زحمت به بالاترین نشان های نظامی پدرم که بر روی لباس نظامیش قرار داشت می رسید. با وجود این مادرم هم به طریق خاص خودش مانند پدرم شخصیتی مقتدر داشت. در آن زمان زنان ایران از هیچ حقی برخوردار نبودند و مجبور بودند در برابر قدرت مردان تسلیم گردند.مادرم حتی از بحث و گفتگو با پدرم یا مخالفت با تصمیم های او نمی هراسید.

مقالات و تحقیقات مجید زواری

او هنگامی که محمد رضا و دیگر فرزندان رضا شاه برای ادامه تحصیل به سوییس رفتند، تنها زنی از زنان رضا شاه بود که اجازه سفر به سوییس و دیدار فرزندان را یافت و مدت چهار ماه با دختران خویش در سوییس اقامت نمود. سه سال بعد در سال 1316 ش بار دیگر تاج الملوک به بهانه درمان عازم اروپا شد و تاج الملوک به آلمان و شهر برلن مسافرت کرد. تاج الملوک پس از آشنایی با ظواهر غرب که  با سفر رضاشاه به ترکیه و قضیه کشف حجاب همزمان بود یکی از اهرم های تجدد گرایی رزیم پهلوی به ویژه در عصر رضاشاه گشت. او که در 17 دی 1314 (1936 م ) همراه با شمس و اشرف، بی حجاب در جشن دانشسرای عالی دختران حضور یافت، یکی از چهره های اصلی کشف حجاب در ایران شد به طوری که به دنبال حضور بی حجاب و بد حجاب او و دیگر زنان رضا شاه در صحن متبرک حضرت معصومه در قم درگیری هایی بین علما و طلاب حوزه علمیه و عوامل رضاخان به وجود آمد. همچنین تاج الملوک با تشکیل مجالس جشن و گردهمایی گوناگون در دربار سعی در ترویج این تفکر داشت.

 

فهرست منابع

1- کتاب زنان ذی نفوذ در خاندان پهلوی_ نگارش نیلوفر کسری و مقدمه دکتر باقر عاقلی

2- کتاب رضاشاه _ خاطرات سلیمان بهبودی به اهتمام غلامحسین میرزا صالح

مقالات و تحقیقات مجید زواری